شناسهٔ خبر: 53376 - سرویس شرکت‌ها
نسخه قابل چاپ

مترجم رمان‌های امریکای جنوبی در گفتگو با پایگاه خبری اعلام کرد:

حساسیت بالا و وظیفه‌شناسی در ترجمه آثارم، دلیل اصلی موفقیتم بود/ ضرورت اعتمادسازی مجدد بین مردم در حوزه مطبوعات

اسدالله امرایی نویسنده و مترجم آثار آمریکای جنوبی عدم توجه مردم به رسانه و اطلاعیه‌های منتشر شده از سوی نهادهای مسئول را یکی از مشکلات امروز حوزه مطبوعات و اطلاع‌رسانی دانست و گفت: من در این راستا همواره سعی داشتم تا ارتباطم با مخاطبانم را حفظ کرده و از نظرات و پیشنهادات آن‌ها بهره‌مند شوم، چرا که قطعا در این صورت اعتماد لازم پدید آمده و باعث تداوم در ارتباطات می‌شود.

در سال ۱۳۳۹ در شهرری تهران در صفائیه؛ محله معروف به خط آهن به دنیا آمد. پدرش کارگر کارخانه چیت ممتاز بود و او کودکی خود را در خانواده‌ای پر جمعیت گذراند. پدرش اولین شخصی بود که روی او بیشترین تاثیر را گذاشت. در واقع پدر اولین معلمش بوده و او را با خواندن آشنا کرده است.

در نوجوانی با مطالعه نشریات روز آن موقع به خواندن علاقمند شد و با تشویق‌های معلمی که در همسایگی آن‌ها زندگی می‌کرد، به ادبیات علاقمند شد و نوشتن را از سال ۱۳۵۵ آغاز کرد.

اسدالله امرایی که از جمله روزنامه‌نگاران و مترجمان پرکار کشورمان به حساب می‌آید، اولین مطلب قلمی خود را با نام «سیگار خاموش» در پیک نوجوان به چاپ رساند و اولین جایزه ادبی خود را نیز به دست آورد.

در مقطع دبیرستان با تشخیص دبیر زبان انگلیسی، مبنی بر اینکه وی در این زمینه شاگرد ممتازی است، به ترجمه رو آورد و همان زمان چند داستان کوتاه ترجمه کرد.

وی فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادبیات انگلیسی است و نخستین ترجمه خود را تحت عنوان؛ داستان امتحان رانندگی از آنجلیکا گیبز، نویسنده آفریقای‌جنوبی، در روزنامه اطلاعات به چاپ رساند.

امرایی جوانی خود را با اکبر عبدی، ساعد باقری، محمد آقازاده، محمدرضا گودرزی، انوشه منادی، احمد ارژنگی و برخی دیگر از چهره‌های ادبی و فرهنگی گذراند.

امرایی بالاخره اولین کتاب خود را با عنوان خوش خنده و داستان‌های دیگر در سال ۱۳۶۸ به چاپ رساند.

در این راستا موفق شدیم تا ضمن دعوت از این مترجم و نویسنده خوش ذوق در زمینه ادبیات آمریکای جنوبی، آمریکا و آسیا در پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی با وی به گفتگو بنشینیم.

وی که چندی بعد از شروع به فعالیت‌های نویسندگی و ترجمه به استخدام سازمان هواشناسی کشور درآمده و در بخش روابط بین‌الملل مشغول به فعالیت شده بود پست فعلی سازمانی خود را مترجم و مسئول نشریات بین‌المللی سازمان هواشناسی کل کشور اعلام کرد و گفت: من به عنوان روزنامه‌نگار نیز در روزنامه‌ها و نشریاتی چون؛ کیهان، اطلاعات، کیهان فرهنگی، سروش، کتاب هفته، همشهری، گردون، تکاپو، روزگار وصل، کارنامه، گلستانه، شوکران، زمان، پروین، آدینه، آفتاب، جامعه، آینده، ایران، ایران جوان و بسیاری دیگر فعالیت داشته و تاکنون نیز با آن‌ها همکاری داشته‌ام.

امرایی در این راستا مشکل اصلی رسانه‌های امروزی در کشور را دستوری بودن آن‌ها دانست و افزود: به اعتقاد من کلیشه‌ای و دستوری بودن اخبار و گزارشات باعث شده تا حتی مردم اعتماد خود به اخبار را نیز از دست بدهند.

این نویسنده و مترجم ایرانی در ادامه عدم توجه مردم به رسانه و اطلاعیه‌های منتشر شده از سوی نهادهای مسئول را یکی از مشکلات امروز حوزه مطبوعات و اطلاع‌رسانی دانست و گفت: این مشکلی است که باعث می‌شود مردم به اطلاعیه‌ها و اخبار توجهی نکرده و در نتیجه خطرات بیشماری را متحمل شوند، مسئله‌ای که باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد.

به گفته وی نهادینه شدن این فرهنگ از طریق تمامی رسانه‌ها به ویژه رسانه‌های مجازی نیز امری ضروری بوده و باید مورد توجه قرار گیرد.

امرایی همچنین حضور نهادهای مسئول در بطن جامعه را یکی دیگر از راهکارهای مناسب برای رفع این بی‌اعتمادی دانست و افزود: من در این راستا همواره سعی داشتم تا ارتباطم با مخاطبانم را حفظ کرده و از نظرات و پیشنهادات آن‌ها بهره‌مند شوم، چرا که قطعا در این صورت اعتماد لازم پدید آمده و باعث تداوم در ارتباطات می‌شود.

امرایی در بخش دیگری از سخنان خود  ضمن تشریح بیشتر وظایف خود در سازمان هواشناسی بیان کرد: فصل‌نامه‌ای علمی پژوهشی با استفاده از آثار تمامی همکاران از طریق معاونت پژوهشی تحت عنوان نیوار در سازمان هواشناسی منتشر می‌شود که بنده هم گاهی به سهم خود در گوشه‌ای بنابرمسئولیت خودم کمک می‌کنم. نکته حائز اهمیت برای من آن است که تمامی فعالیت‌های لازم در این بخش را نیز با حساسیت بالا وبدون اعمال هیچ‌گونه تفاوتی مانند سایر آثار خود انجام و ارائه می دهم، نکته‌ای که تصور می‌کنم شاید یکی از دلایل موفقیت من درحال حاضر به شمار رود.

وی در ادامه با اشاره به اینکه امسال، آخرین سال همکاری وی با سازمان هواشناسی محسوب شده و به زودی بازنشسته می‌شود گفت: من حدودا نویسندگی را از سال ۵۴ آغاز کرده و پس از پایان دوران تحصیلم در دانشگاه اقدام به استخدام در وزارت امور خارجه کردم اما به پیشنهاد یکی از دوستانم پس از بازدید از سازمان هواشناسی و اطلاع از روند کاری این حوزه، همکاری خود را به طور رسمی با این بخش آغاز کردم، چرا که دیدم با توجه به تخصص من در رشته زبان انگلیسی و رفت و آمد مکرر هیئت‌های خارجی و همچنین برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی متعدد می‌توانم به دانش خود افزود و کارایی خود را بالا ببرم.

امرایی همچنین درخصوص خاطرات دوران خدمت سربازی‌اش گفت: به محض اتمام تحصیلاتم در دانشگاه خود را برای اعزام به خدمت سربازی معرفی کردم و به دلیل رشته تحصیلات و تخصصی که در بحث تلکس‌نویسی داشتم در معاونت بین الملل محل خدمتم مشغول به کار شده و تا آخر خدمت در بخش خریدهای خارجی انجام وظیفه می‌کردم.

امرایی ادامه داد: در این راستا از اوقات فراغتم در خانه و روزهای تعطیل و یا حتی در زمان‌های خالی در محل کار جدیدم نیز وقت به خواندن کتاب و بررسی آثار برای ترجمه بهره می‌بردم.

امرایی به عنوان یکی از پرکارترین مترجمان رمان‌ها و داستان‌های کوتاه آمریکای جنوبی اظهار داشت: من در طول فعالیتم در سازمان برخی از کتب مورد نظر برای ترجمه را از طریق کنفرانس‌های بین‌المللی برگزار شده تهیه می‌کردم به گونه‌ای که از دوستان و شرکت‌کنندگان درخواست می‌کردم تا فلان کتاب را تهیه کرده و از این طریق به دست من برسانند.

وی ادامه داد: همچنین تا کنون دو اثر داستانی که  مباحث هواشناسی هم در آن‌ها مطرح شده ترجمه کردم که "تعمید تفنگ" با موضوعیت حضور یک پیش‌بین هواشناسی در داستان و مجموعه داستان‌های "زن وسطی" با محوریت یکی از داستان‌هایش درخصوص خشکسالی از جمله آن‌ها به شمار می‌رود.

گفتنی است خوش خنده و داستان‌های دیگر، مردان بدون زنان، ارنست همینگوی، ۲۰ نویسنده ۶۰ داستان، نشر آمیتیس، اسطوره عصیان، انجیل سفید، توبیاس ولف، با چشمان شرمگین، طاهر بن جلون، بدون هماهنگی شعر نگویید: مجموعه شعرهای آمریکای لاتین، برج بلور، حریر مهتاب: مجموعه شعر جهان، بهترین بچه عالم، بیست بیست، جزایر خرد، چه‌گوارا به زبان ساده، خانه خیابان مانگو، شهر جانوران، سرزمین آژدهای طلایی، جنگل کوتوله‌ها، مرد دربند، زن وسطی (آمریکای لاتین)، زن و شوهر واقعی (آفریقا)، خانه رو‌به‌رویی (آسیا)، مردی که کشتمش! (آمریکا)، داستان ناگهان، داستان‌های با اجازه، داستان‌هایی به زبان نامادری، دختر بخت، دریا، جان بنویل، دیوار بزرگ چین، فرانتس کافکا، ، راز قتل پالومینو مولرو، راه‌های میان‌بر، زندگی من در سیا، شبح آنیل، شوکران شیرین، ظلمت در نیمروز، عطر پنهان در باد، کلیسای جامع (دو روایت)، کوتاه‌ترین داستان‌های کوتاه جهان، کوری، گارسیا مارکز به زبان ساده، گلوله (مجموعه داستان)، گل‌های میخک و دو نمایشنامه دیگر، لائورادیاس و اینس کارلوس فوئنتس، مکانیک شب‌کار، مهتاب روی تاب خالی، نامه‌های میلاد، هر وقت کارم داشتی تلفن کن، پرده نقره‌ای، آدم برفی، تلخ عین عسل، ما یک نفریم و پیشی و شیطانک، عشق‌های زودگذر ماندگار، آندری مکین، داستان‌هایی برای شب و چندتایی هم برای روز، نمی‌توانم و نمی‌خواهم از لیدیا دیویس از آثار ترجمه شده اسدالله امرایی به شمار می‌رود./

نظر شما